-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 14 دیماه سال 1390 20:05
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 24 مردادماه سال 1390 23:49
جانا مرا چه سوزی چون بال و پر ندارم خون دلم چه ریزی چون دل دگر ندارم در زاری و نزاری چون زیر چنگ زارم زاری مرا تمام است چون زور و زر ندارم روزی گرم بخوانی از بس که شاد گردم گر ره بود بر آتش بیم خطر ندارم گر پردههای عالم در پیش چشم داری گر چشم دارم آخر چشم از تو بر ندارم در پیش بارگاهت از دور بازماندم کز بیم دور...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 20 مردادماه سال 1390 23:24
سلام امشب تولدمه و یک سال دیگه از عمرم گذشت و هیچ کار مثبتی تو زندگیم نکردم! همه شب تولدشون خوشحالن، من بیشتر دلم میگیره...! به قول یکی از بچه ها دیوانه ام دیگه..! نمیدونم والا چی بگم ولی ...! بگذریم! اصلا چی میگم من؟؟؟ حالا به مناسبت این شب فرخنده یه بیت شعر میذارم: مغزم قفل کرده هیچ شعری یادم نمیاد ببخشید!
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 16 مردادماه سال 1390 23:41
من میکوشم که غمهایم را غرق کنم اما بیشرف ها یاد گرفته اند که شنا کنند!!!
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 16 مردادماه سال 1390 23:18
کارگران مشغول کار بودند،.. و پیچی را که( تـــــو ) از آن میآیی . . . اضافه آوردند!
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 14 مردادماه سال 1390 15:11
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA شب گوشهای به ناچار، سیگار پشت سیگار این روح خسته هر شب، جان کندنش غریزیست لعنت به این خودآزار، سیگار پشت سیگار پای چپ جهان را، با ارهای بریدن چپ پاچههای شلوار، سیگار پشت سیگار در انجماد یک تخت، این لاشه منفجر شد پاشیده شد به دیوار، سیگار پشت سیگار بر سنگفرش کوچه،...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 12 مردادماه سال 1390 23:02
نخفته ام ز خیالی که میپزد دل من خمار صدشبه دارم شرابخانه کجاست...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 12 مردادماه سال 1390 22:23
نهنگی در مـــن، به گِل نشسته است...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 12 مردادماه سال 1390 19:48
برای فرارِ آخر، چکمههات واسهت بزرگه ...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 10 مردادماه سال 1390 01:18
وفاداری مدار از بلبلان چشم/که هر دم بر گلی دیگر سرایند...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 9 مردادماه سال 1390 20:39
هر روز کسی دست تکان میدهد در من، هر روز کمی از من .. میرود از من . . .
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 8 مردادماه سال 1390 13:59
ببین چگونه سَرَک میکشم به آیینهها، ...در حسرتِ کسی....
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 7 مردادماه سال 1390 22:35
این روزها کمر به کشتن خاطرات بسته ام...شگفتا که بسیار بودند و این شد!
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 7 مردادماه سال 1390 22:17
ما مثل آگهی وسط صفحه ، مثل همان خبر که ضرر دارد .. این روزنامه هفته ی پیش آمد، اما هنوز از تو خبر دارد . . .
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 27 تیرماه سال 1390 01:17
سوت می زد و راه میرفت . . . گمان کنم عاشق شده بود ،قطار . . .
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 7 تیرماه سال 1390 19:50
نه خلاف عهد کردم که حدیث جز تو گفتم همـه بـر سـر ِ زبـاننـد و تو در میان ِ جانی
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 31 خردادماه سال 1390 14:11
خواب دیدم که زندگی می کنم... شیرین بود...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 30 خردادماه سال 1390 02:01
بی تو این جا همه در حبس ابد تبعیدند سالها ، هجری و شمسی ، همه بیخورشیدند قیصر امین پور
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 26 خردادماه سال 1390 19:40
حمیدمصدق: تو به من خندیدی و نمیدانستی... من به چه دلهره از باغچه ی همسایه سیب را دزدیدم!!! باغبان از پی من تند دوید! غضب الود به من کرد نگاه... سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک.... و تو رفتی و هنوز سالهاست که در گوش من ارام ارام... خش خش گام تو تکرار کنان میدهد ازارم.... و من اندیشه کنان غرق در این پندارم : که چرا...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 26 خردادماه سال 1390 01:29
وه که جدا نمی شود نقش تو از خیال من تا چه شود به عاقبت در طلب تو حال من ناله ی زیر و زار من زارتر است هر زمان بس که به هجر می دهد عشق تو گوشمال من نور ستارگان ستد روی چو آفتاب تو دستنمای خلق شد قامت چون هلال من پرتوی نور روی تو هر نفسی به هر کسی می رسد و ، نمی رسد نوبت اتصال من خاطر تو به خون من رغبت اگر چنین کند هم...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 26 خردادماه سال 1390 00:28
دیوانه هم نندیشد آن، کاندر دل اندیشیده ام!
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 22 خردادماه سال 1390 21:57
جانا به نگاهی ز جهان بی خبرم کن دیـــــــــــــــــــــوانه ترم کن سر گشته و شیدا چو نسیم سحرم کن دیـــــــــــــــــــــوانه ترم کن وای ز چشمه ی دیدارت وای ز آتش رخسارت وای ز چشم افسونکارت چسان مدهوشم من جز حرف محبت چه شنیدی دگر از من، که ببستی نظر از من؟ ترسم که شوی، روز و شبی با خبر از من، که نیابی اثر از من! در...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 22 خردادماه سال 1390 21:37
لب بسته و پر سوخته، از کوی تو رفتم رفتم، به خدا گر هوسم بود، بَسَم بود...!
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 22 خردادماه سال 1390 15:10
تو را گم میکنم هر روز و پیدا میکنم هر شب و اینسان خوابها را با تو زیبا میکنم هر شب تبی این کاه را چون کوه سنگین میکند ،آنگاه چه آتشها که در این کوه بر پا میکنم هرشب تماشاییست پیچ و تاب آتشها.... خوشا بر من که پیچ و تاب آتش را تماشا میکنم هر شب مرا یک شب تحمل کن که تا باور کنی ایدوست چگونه با جنون خود مدارا میکنم هر شب...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 22 خردادماه سال 1390 01:40
آتشی در سینه دارم جاودانی! عمر من مرگیست نامش زندگانی! . . .
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 20 خردادماه سال 1390 00:41
یه سال دیگه هم گذشت و یه شب آرزوهای دیگه اومد و تموم شد! آرزو میکنم آرزوی همه ی آدما اگه به صلاحشونه برآورده بشه! التماس دعا... دلم ز پرده برون شد، کجایی ای مطرب؟ / بنال حال که از این پرده کار ما به نواست!
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 12 خردادماه سال 1390 00:05
من بی مِیِ ناب، زیستن نتوانم بی باده کشید بارِ تن، نتوانم من بنده ی آن دمم که ساقی گوید: یک جام دگر بگیر و من نتوانم!
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 9 خردادماه سال 1390 01:36
دل را به کف هرکه نهم باز پس آرد کس تاب نگهداری دیوانه ندارد!!!!
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 6 خردادماه سال 1390 22:32
برای کشتن پرنده نیازی به تیر و کمان نیست بال هایش را که بچینی خاطرات پرواز روزی صد بار او را خواهد کشت!!!!!!!!!!!
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 4 خردادماه سال 1390 00:37
با این شعر نابود شدم: ما نتوانیم و عشق پنجه در انداختن قوّت او میکند بر سر ما تاختن گر دهِیَم ره به خویش،یا بگذاری به پیش هر دو به دستت درست، کشتن و بنواختن گر تو به شمشیر و تیر حمله بیاری، رواست چاره ی ما هیچ نیست جز سپر نداختن کَشتی در آب را از دو برون حال نیست یا همه سود ای حکیم، یا همه در باختن مذهب اگر عاشقیست،...